انتشار مقاله دکتر ابراهیم صالحی عمران در خصوص تحلیل محتوای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش

۲۰ مهر ۱۳۹۹ | ۱۳:۴۴ کد : ۲۱۱۹ اخبار و رویدادها
تعداد بازدید:۲۶۹۹
با عنوان لزوم تربیت حرفه ای و مهارت آموزی منابع انسانی تربیت حرفه ای و مهارت آموزی منابع انسانی


به گزارش اداره کل روابط عمومی، صبح امروز 20 مهر ماه سال جاری، مقاله دکتر ابراهیم صالحی عمران رییس دانشگاه فنی و حرفه ای کشور در خصوص نگاهی تحلیلی به محتوای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و با عنوان لزوم تربیت حرفه ای و مهارت آموزی منابع انسانی به چاپ رسید که مشروح خبر در ذیل قابل مشاهده است.
دکتر ابراهیم صالحی عمران رییس دانشگاه فنی و حرفه ای کشور :
 
بر اساس نظریه سرمایه انسانی، آموزش نیروی انسانی یکی از باارزش‌ترین ذخایر اقتصادی کشورهاست و آموزش نیروی انسانی نوعی سرمایه‌گذاری و عامل کلیدی در توسعه محسوب می‌شود که در صورت برنامه‌ریزی صحیح، بازده اقتصادی فراوانی در بر خواهد داشت. آموزش‌های مهارتی و آموزش‌های عالی مهارتی و به‌طورکلی موضوع «تربیت حرفه‌ای» از عوامل کلیدی در تأمین نیروی ماهر جهت اشتغال و توسعه اقتصادی است و در کنار آن هدایت تحصیلی دانش‌آموزان به سمت تربیت حرفه‌ای و مهارت‌آموزی یکی از مراحل کلیدی در تأمین نیروی ماهر و متخصص در راستای توسعه اقتصادی است. هدف این یادداشت تحلیل محتوای سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش مصوب سال ۱۳۹۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی در توجه به تربیت حرفه‌ای و مهارت‌آموزی است.
در فصل دوم سند تحت عنوان «بیانیه ارزش‌ها» گزاره‌های ارزشی سند ارائه‌ شده‌اند، گزاره‌های ارزشی، بایدها و نبایدهای اساسی است که لازم است تمام اجزا و مؤلفه‌های نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی با آنها هماهنگ بوده و همه سیاستگذاران و کارگزاران نظام ملتزم و پایبند به آنها باشند. گزاره‌های ارزشی نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی تدوین‌ شده در سند، شامل ۳۰ بند است که از بین این ۳۰ بند، تنها در دو بند ۲۳ و ۲۴ به موضوع مهارت اشاره‌ شده است؛ و بند ۵ نیز به کسب شایستگی‌های پایه پرداخته است که در (جداول ذیل همین صفحه) ارائه‌ شده‌اند:
در بند ۵ به موضوع کسب شایستگی‌های پایه اشاره‌ شده است. با توجه به اهمیت در نظر گرفتن شایستگی‌ها در بحث آموزش‌های عمومی، از نظر طرح مسأله مناسب و قابل‌توجه است ولی متأسفانه تنها در همین یک بند از گزاره‌های ارزشی و در بیانیه مأموریت، به موضوع شایستگی‌ها پرداخته‌ شده است و در هیچ‌یک از موضوعات مطرح‌شده در بخش هدف‌های کلان سند، راهبردهای کلان، هدف‌های عملیاتی به بحث شایستگی‌ها که مبنای اساسی در برنامه‌های آموزش‌وپرورش است، اشاره‌ای نشده است. در بخش راهکارهای ارائه‌ شده در سند، در راهکار ۴-۳، «تدوین برنامه جامع مشارکت خانواده و نهادهای تربیتی و آموزشی برای تقویت فرهنگ تربیتی خانواده‌ها و تحقق شایستگی‌های پایه دانش‌آموزان» مطرح شده؛ و در راهکار ۱-۱ نیز به «حاکمیت رویکرد فرهنگی- تربیتی در تولید محتوا و تقویت شایستگی‌های پایه دانش‌آموزان» اشاره‌ شده است و به نظر می‌رسد با در نظر گرفتن سه حوزه دانش، مهارت و نگرش در بحث شایستگی‌ها، تنها روی نگرش‌ها و بحث‌های ارزشی شایستگی‌ها تأکید شده است. به عبارتی توجه به شایستگی‌های پایه به‌درستی در بخش بیانیه ارزش‌ها، طرح مسأله گردیده است ولی به‌طورکلی در بخش اهداف و راهبردهای کلان سند از آن چشم‌پوشی گردیده است و در بخش راهکارهای عملیاتی نیز به موضوعات ارزشی و نگرشی شایستگی‌ها اشاره‌ شده و بخش تربیت حرفه‌ای و مهارت‌های شغلی موردنیاز بازار کار مربوط به شایستگی‌ها در راهکارها نادیده گرفته‌ شده است.
در بند ۲۳، مهارت به‌عنوان بخشی از مشارکت اجتماعی در نظر گرفته‌ شده است و احتمالاً منظور تدوین‌کنندگان سند، مهارت‌های اجتماعی شامل مهارت‌های ادراک اجتماعی و ارتباطی بوده که در طبقه‌بندی مهارت‌ها به مهارت‌های سخت و مهارت‌های نرم جزو مهارت‌های نرم محسوب می‌گردد درحالی‌که مطابق برنامه ششم توسعه، ۵۰ درصد از دانش‌آموزان می‌باید جهت تربیت حرفه‌ای وارد دوره‌های فنی و حرفه‌ای و کسب‌وکار شوند. در بند ۲۴ نیز به «کسب شایستگی‌های عام حرفه‌ای و مهارتی و هنری زمینه‌ساز کار مولد» اشاره‌ شده است که به‌ نظر می‌رسد تنها بند موجود در بیانیه ارزش‌هاست که موضوع مهارت و تربیت حرفه‌ای در آن مطرح‌ شده است. با توجه به اینکه هدف این نوشته تحلیل سند تحول آموزش‌وپرورش در رابطه با هدایت تحصیلی دانش‌آموزان به سمت تربیت حرفه‌ای و مهارت‌آموزی است، تأکید این بند به‌عنوان تنها بند موجود در گزاره‌های ارزشی که صراحتاً به موضوع مهارت‌های حرفه‌ای پرداخته است بر ایجاد نگرش‌های کارآفرینی در دانش‌آموزان جهت کسب مهارت‌های حرفه‌ای زمینه‌ساز کار مولد بوده و در این بند نیز نشانی از هدایت تحصیلی دانش‌آموزان به سمت آموزش‌های عالی مهارتی در مقاطع بالاتر -جهت کسب مهارت‌های تکمیلی در این بند- دیده نمی‌شود.
بررسی عمیق فصول بعدی سند تأیید کننده عدم توجه کافی به تربیت حرفه‌ای و هدایت تحصیلی به سمت مهارت‌آموزی است؛ چراکه در فصل پنجم و ششم که هدف‌های کلان و راهبردهای کلان برای اهداف تعریف‌شده در سند، تنظیم و تدوین گردیده‌اند و در هدف‌های کلان سند از بین ۸ بند اهداف کلان در بند ۷ به «ارتقای اثربخشی و افزایش کارآیی در نظام تعلیم و تربیت (هدف کلان ۷)» اشاره‌ شده است ولی در راهبردهای تعریف‌ شده برای این هدف کلان هیچ‌گونه اشاره‌ای به بحث مهارت‌آموزی یا هدایت تحصیلی به سمت مهارت‌آموزی نشده است. در این بخش به موضوعات اساسی و مهمی مانند تقویت و نهادینه‌سازی مشارکت اثربخش نهادهای مختلف با مدارس، بهره‌مندی از فناوری‌های نوین در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی، تعامل اثربخش و فعال نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی با سایر نهادها، استقرار نظام مدیریت اثربخش در نظام تعلیم و تربیت رسمی و... اشاره‌ شده است؛ ولی به‌طورکلی بحث مهارت‌آموزی و تربیت حرفه‌ای در راهبردهای ارائه‌شده برای هدف کلان «ارتقای اثربخشی و افزایش کارآیی در نظام تعلیم و تربیت (هدف کلان ۷)» و همچنین تمامی دیگر راهبردهای کلان سند نادیده گرفته‌ شده است.
در فصل هفتم سند هدف‌های عملیاتی و راهکارها ارائه گردیده‌اند. در این فصل ۲۳ هدف به‌عنوان هدف‌های عملیاتی و ۱۳۱ راهکار برای اهداف عملیاتی سند تعریف گردیده‌اند که از بین این ۲۳ هدف، ۶ هدف (اهداف عملیاتی شماره ۱، ۴، ۵، ۶، ۱۸ و ۲۱) و از بین ۱۳۱ راهکار، تنها در ۶ راهکار به مهارت اشاره‌ شده است؛ که در جدول شماره ۲ ارائه می‌گردد:
در هدف عملیاتی شماره ۴، به «تقویت بنیان خانواده و کمک به افزایش سطح توانایی‌ها و مهارت‌های خانواده در ایفای نقش تربیتی متناسب با اقتضائات جامعه اسلامی» اشاره‌ شده است که در بخش راهکارها، راهکاری در راستای افزایش مهارت‌های خانواده ارائه نگردیده است. در راهکار هدف شماره ۱۸ نیز به تغییر و نوآوری در نظام تعلیم و تربیت رسمی اشاره‌ شده است که در راهکارهای ارائه‌شده برای این هدف عملیاتی، تنها به مهارت‌آموزی معلمان و تأمین تسهیلات و امکانات و ایجاد سازوکارهای کارا و اثربخش در آموزش‌های ضمن خدمت معلمان اشاره گردیده است.

بررسی‌ها نشان‌دهنده آن است که از بین ۲۳ هدف عملیاتی تعریف‌شده در سند تنها سه هدف شماره ۵، ۶ و ۲۱ صراحتاً به موضوع تربیت حرفه‌ای و مهارت‌آموزی پرداخته‌اند که در هدف عملیاتی ۵ به موضوع عدالت آموزشی و تأمین و بسط عدالت در برخورداری از فرصت‌های تعلیم و تربیت با کیفیت مناسب اشاره‌ شده و در هدف عملیاتی ۶ به «تنظیم و اجرای برنامه جامع کارآفرینی و مهارت‌آموزی برای تمام دوره‌های تحصیلی بویژه دانش‌آموزان دوره متوسطه» به‌عنوان راهکاری برای «تنوع‌بخشی به محیط‌های یادگیری در فرآیند تعلیم و تربیت رسمی عمومی» اشاره‌ شده است. سه راهکار شماره ۱-۶، ۵-۴ و ۶-۵ (مربوط به اهداف عملیاتی ۱، ۵ و ۶) تنها راهکارهای عملیاتی هستند که از بین ۱۳۱ راهکار ارائه‌شده برای اهداف ۲۳ گانه به موضوع مهارت‌آموزی و تربیت حرفه‌ای پرداخته‌اند که این خود تأیید کننده کم‌رنگ بودن توجه به موضوع «اقتصاد آموزش» در مباحث مطرح‌شده در سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش می‌باشد. یکی از مباحثی که در سال‌های اخیر موردتوجه برنامه ریزان و سیاستگذاران آموزشی کشورهای جهان قرارگرفته است، بحث «اقتصاد آموزش» است که به موضوعات اقتصادی مرتبط با آموزش، از جمله تقاضا برای آموزش، تأمین مالی و فراهم آوردن آموزش و کارآیی مقایسه‌ای برنامه‌ها و سیاست‌های مختلف آموزشی می‌پردازد و در سال‌های اخیر به‌سرعت گسترش پیدا کرده است و یکی از مباحث مهم در بحث اقتصاد آموزش، بازده و کارآیی اقتصادی آموزش است و آموزش مهارت‌های شغلی موردنیاز بازار کار پاشنه آشیل و کلید کارآیی اقتصادی در مباحث مربوط به اقتصاد آموزش می‌باشد که به‌نظر می‌رسد مبانی و پایه‌های آن در سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش به‌عنوان مبنای آموزش عمومی چندان جدی دیده نشده است.
مسأله اساسی دیگر در موضوع آموزش‌های مهارتی و تربیت حرفه‌ای، بحث هدایت تحصیلی دانش‌آموزان به سمت آموزش‌های ارائه‌شده در هنرستان‌های فنی و حرفه‌ای و دوره‌های کار و دانش پس از پایان سال نهم متوسطه است. تأکید برنامه توسعه ششم برای رسیدن آموزش‌وپرورش به آمار ۵۰ درصدی ثبت‌نام و تحصیل در دوره فنی و حرفه‌ای در دوره متوسطه است و این آمار در حال حاضر در حدود ۳۶ درصد است، لذا به نظر می‌رسد ضعف‌هایی در سند در بخش هدایت تحصیلی دانش‌آموزان وجود دارد. نتیجه عدم توجه به هدایت تحصیلی را می‌توان در هجوم گسترده دانش‌آموزان به گروه علوم تجربی و تقاضای بالا برای ورود به برخی رشته‌های گروه علوم تجربی مانند پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی و... در سال‌های اخیر مشاهده کرد که علاوه بر اینکه می‌تواند به‌عنوان یکی از عوامل مؤثر در تقویت و کمک به مافیای کنکور برای این رشته‌های خاص تلقی گردد، باعث ایجاد فشارهای روانی و آسیب‌های اجتماعی به دانش‌آموزان و خانواده‌های آنان گردیده است.
بررسی سند نشان‌دهنده آن است که در هدف عملیاتی ۲۱ به «طراحی و استقرار نظام جامع هدایت تحصیلی و استعدادیابی به‌منظور هدایت دانش‌آموزان به‌سوی رشته‌ها و حِرَف و مهارت‌های موردنیاز حال و آینده» به‌عنوان راهکاری برای «بازنگری و بازمهندسی ساختارها و رویه‌ها و روش‌ها» اشاره‌شده است. راهکار ۲۱-۳ نیز تنها راهکار از بین ۱۳۱ راهکار ارائه‌شده برای اهداف ۲۳ گانه تعریف‌شده در سند و همچنین تنها جایی از کل متن سند است که به موضوع هدایت تحصیلی به سمت مهارت‌آموزی اشاره‌شده است و در هیچ‌یک از بخش‌های مختلف سند اعم از: بیانیه ارزش‌ها، بیانیه مأموریت، هدف‌های کلان، راهبردهای کلان به موضوع هدایت تحصیلی اشاره‌ای نشده است. با توجه به این‌که در تعریف ارائه‌شده برای مدرسه در افق چشم‌انداز ۱۴۰۴ در این سند مدرسه ۱۴۰۴ «دارای ظرفیت پذیرش تفاوت‌های فردی، کشف و هدایت استعدادهای متنوع فطری و پاسخگویی به نیازها، علائق و رغبت دانش‌آموزان در راستای مصالح و چارچوب نظام معیار اسلامی» تعریف‌شده است و همچنین با توجه به اهمیت نیروی انسانی ماهر به‌عنوان سرمایه انسانی و نقش آن در رشد و توسعه کشور، بجا و شایسته است که علاوه بر پررنگ‌تر کردن موضوع تربیت حرفه‌ای و مهارت‌آموزی و بویژه مهارت‌های اشتغال پذیری، در بخش‌های مختلف سند در راستای دستیابی به چشم‌انداز ۱۴۰۴، موضوع هدایت تحصیلی دانش‌آموزان، در اهداف کلان و راهبردهای کلان نیز دیده شود؛ همچنین می‌توان بحث هدایت تحصیلی دانش‌آموزان به سمت مهارت‌آموزی را به‌عنوان یکی از اهداف عملیاتی در کنار اهداف ۲۳ گانه در نظر گرفت و برای آن راهکارهای جداگانه جهت اجرایی‌تر شدن هرچه بهتر آن در نظر گرفت. همچنین با توجه به نام‌گذاری سال ۱۳۹۹ توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی به «سال جهش تولید» و توجه به مسائل اقتصادی و رونق تولید در سیاست‌های راهبردی نظام، لازم است موضوعات اقتصادی و به‌طورکلی کلیدواژه اقتصاد در سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش به‌عنوان مبنای برنامه‌ریزی اجرایی آموزش عمومی کشور، در کنار مباحث اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بیشتر موردتوجه قرار گیرند که متأسفانه در سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش کلیدواژه اقتصاد کمتر به چشم می‌خورد.
بررسی سند نشان‌دهنده آن است که با اینکه در چشم‌انداز ۱۴۰۴، ایران به‌عنوان کشوری توسعه‌یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه تعریف‌ شده است و همچنین در ساحت‌های مندرج در فلسفه تعلیم و تربیت در جمهوری اسلامی ایران، تعلیم و تربیت اقتصادی و حرفه‌ای در کنار دیگر ساحت‌های تعلیم و تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی و زیباشناختی و هنری و علمی تعریف‌شده ولی متأسفانه بیشتر در مرحله تعاریف و طرح مسأله باقی‌مانده است و در هدف‌های عملیاتی و راهکارها نیز در هیچ‌یک از بندها کلیدواژه اقتصاد دیده نمی‌شود و تأکید سند بیشتر بر آموزش مهارت‌های زندگی و مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی است که هرچند نمی‌توان از اهمیت و تأثیر مهارت‌های زندگی و ارتباطی به‌عنوان مهارت‌های نرم بر مهارت‌های شغلی چشم‌پوشی کرد ولی در کنار آن لازم است مهارت‌هایی هم که منتهی به شغل و کار و نهایتاً افزایش تولید ملی می‌شوند؛ در آموزش‌های عمومی جهت آموزش دانش‌آموزان برای اشتغال موردتوجه بیشتری قرار گیرند؛ با توجه به تخصصی شدن مهارت‌های شغلی در دنیای امروزی پررنگ‌تر کردن سیاست‌های هدایت تحصیلی برای هدایت دانش‌آموزان به‌سمت آموزش‌های عالی مهارتی جهت آموزش‌های تخصصی‌تر موردنیاز بازار کار امروز است که با تأکید بیشتری می‌بایست موردتوجه قرار گیرند.


                                                                                                                                                         و من‌الله توفیق
 
در این سند شایستگی‌های پایه به‌عنوان «مجموعه‌ای ترکیبی از صفات و توانمندی‌های فردی و جمعی ناظر به همه جنبه‌های هویت (عقلانی، عاطفی، ارادی و عملی) و نیز تمام مؤلفه‌های جامعه بر اساس نظام معیار اسلامی است که تربیت شوندگان برای دستیابی به‌ مراتب حیات طیبه جهت درک موقعیت خود و دیگران و عمل فردی و جمعی برای بهبود مستمر آن، باید اینگونه صفات و توانمندی‌ها را کسب کنند» تعریف‌شده است. بر اساس بیانیه مأموریت «... این نهاد مأموریت دارد با تأکید بر شایستگی‌های پایه، زمینه دستیابی دانش‌آموزان در سنین لازم التعلیم طی ۱۳ پایه (چهار دوره تحصیلی سه‌ساله) تحصیلی به مراتبی از حیات طیبه در ابعاد فردی، خانوادگی، اجتماعی و جهانی را به‌صورت نظام‌مند، همگانی، عادلانه و الزامی در ساختاری کارآمد و اثربخش فراهم سازد...» در راهبردهای کلان شماره ۱۳ سند به توسعه مستمر شایستگی‌ها و توانمندی‌های اعتقادی، تربیتی، علمی و حرفه‌ای فرهنگیان به‌عنوان مربیان نظام تعلیم و تربیت اشاره‌ شده است ولی به توسعه شایستگی‌های حرفه‌ای دانش‌آموزان اشاره‌ای نشده است.
در انتهای هر راهبرد کلان شماره هدف‌های کلان که آن راهبرد برای آن پیشنهاد شده است، آورده شده است.
هدف شماره ۱ دارای بخش‌های مجزایی است و راهکارهایی به‌صورت کلی برای تمامی بخش‌های آن هدف تعریف‌ شده است. دو بخش از آن به مهارت پرداخته است.

کلید واژه ها: انتشار مقاله دکتر ابراهیم صالحی عمران در خصوص تحلیل محتوای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش


نظر شما :